منتظر لگدبارون هات هستم
حتی توی جمع ،تاکسی اتوبوس یا جمع خانوادگی هم به زور جلوی خودم رو میگیرم که باهات حرف نزنم .چرا؟؟!! این روزها دیگه حسابی هم صحبتم شدی،حسابی عزیزترینم شدی،حتی توی جمع ،تاکسی ،اتوبوس ،یا جمع حانوادگی هم به زور جلوی خودم رو میگیرم که باهات حرف نزنم. چرا؟؟؟!! آخه اون موقع فکر میکنن دیوونه ام ،نمیدونن که من عزیزترین موجود رو تو دلم دارم. الان هفته 14 هستم و نمیدونم حرکتهات رو حس میکنم یا نه!!یه توهماتی میزنم که اون تو حرکت کردی و حسابی برا خودم ذوق زده میشم،ولی مطمئن نیستم. به هر حال منتطرم که هر چه زودتر لگد بارونم کنی و بقول بابات انتقامش رو ازم بگیری. ...
نویسنده :
مینا
12:09